ونداوندا، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

وندا عسل مامان و بابا

تولد مامان غزاله

1392/11/18 2:16
نویسنده : غزاله
385 بازدید
اشتراک گذاری

28 آبان تولد مامان غزاله بود 

اولین تولدی که عشق مامان باهام بود

اول اینو بگم که روز تولدم رفتم موهامو کوتاه کنم انقدر برا مامانی تکون خوردی که باورم نمیشد

فکر کنم داشتی برام میرقصیدیو تولدمو تبریک میگفتی هورا (الان که 2 هفتس از تولدم میگذره انقدر تکون نخوردی که تولدم این همه ضربه ی عشقولانه میزدی قلب)

صبح که از خواب بیدار شدم بابایی قبل از اینکه بره سر کار کادوی منو گذاشته بود رو میز اپن آشپزخونهزبان

رو یه کاغذ نوشته بود:

#خانم نازدار توجه کنند#

کلی بوس و کلی جیغ و دست وهورااااا

دوست دارم خوشگلکم خیلی زیاااد

یه فلشم زده بود سمت کادو خجالتقلب

 

بابایی یه ساعت خوشگل برام خریده بود اما چیزی که منو خیلی خیلی خوشحال کرد کارت خوشگلی بود که یه متن قشنگ برام نوشته بود که عکسشو برات میذارم

تا متنو خوندم سریع گریم گرفته بود از اینکه چه قدر خوشبختم که شوهر و نی نیه به این خوبی دارم گریهقلبقلب 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

١١ آذر ٩٢
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

شیما
28 آذر 92 5:26
عزییییییییییییییییییییییزممیبینم که همسرامون مثل همنمهربون و عاشقایشالا از چشم بد دور باشید دوستم
غزاله
پاسخ
ایشالا عزیزم شما هم همینطووور راستی کار خوبی کردی عکساتو خصوصی کردی